مریم دلاور
اینکه بچههای مدرسه هنگام بروز مشکل برای یکی، به کمک او بشتابند، بغلش کنند و واو رادلداری بدهند، برای ما عادی است چون مفهوم همدلی را درک کردهاند و در عمل اجرا میکنند.
افتخار میکنیم در مدرسه ما از زنگ و سوت و فریاد مربیان خبری نیست. نظم در مدرسه ما دانشآموز-محور است و مدیریت زمان در مدتی کوتاه کاملا درونی میشود.
ما به آنچه ضدتربیت است اعتقادی نداریم. به جد باور داریم تربیت را با تمام وجود درک کردهایم و میشناسیم و نسبت به این شناخت، تعهد و مسئولیت داریم. این فرق ما با بسیاری از مدعیان تربیت است.
باور داریم بچهها و حال و علاقهمندیشان بزرگترین و مهمترین ملاک ارزیابی مدرسۀ موفق و مؤثر است.
زمانی که حال خوب و علاقهمندی به مدرسه وجود دارد تمام هورمونهای مؤثر در یادگیری متوازن عمل میکنند، بچهها درسها را با علاقه یاد میگیرند، در حافظه درازمدتشان تثبیت میشود و هر کدام از دانشآموزان با توجه به توان و پتانسیل شخصی توسعه مییابند و همگی مانند ارکان یک پیکره متناسب و متعادل و همدلانه رشد میکنند.
مدرسه و انتظارات والدین / قسمت دوم
مریم دلاور
ما تلاش میکنیم تا حد امکان ایمنی و سلامت دانشآموزان حفظ شود و خیلی بیشتر از مدارس دیگر در این موارد حساسیت داریم؛ ولی معتقد نیستیم که میشود با کنترل مستقیم و منع یا روشهای انضباطی مرسوم کاری کرد که آب از آب تکان نخورد.
تربیت طبیعی مستلزم احترام به «فردیت» است و تقویت احساس ارزشمندی و عزتنفس.
از نظر ما معنای یادگیری مواجهه با چالشها و توانایی حل مسئله است عدهای که دچار ضعف دانش تربیتی هستند تصور میکنند فردیت یعنی نازپرورده کردن کودک و در اختیار گذاشتن هر گونه امکانات آسایش و رفاهزدگی. شاید باشند مدارسی که با دادن پاسخ مثبت (یا به ظاهر مثبت) به خواستههای والدین، سعی میکنند دل همه را به دست آورند و نشان دهند که به بچهها اهمیت میدهند، اما این رویکرد منطبق با اصول و مرام تربیت نیست و منجر به پرورش افراد به ظاهر سالم و در واقع کمتوان میشود.
به عنوان یک نمونه در همین چالش مسمومیت زنجیرهای مدارس بودند والدینی که تنها درخواستشان تعطیلی مدرسه بود. مادرهایی بودند که تحت تأثیر شایعات فضای مجازی با اشک و ناله و در حد سکته به مدرسه آمدند و با وجود مشاهدۀ همۀ تمهیدات جدی ایمنی، باز نگران بودند از اینکه مبادا بلایی سر فرزندشان بیاید. والدینی هم بودند که مراجعه کرده و گفتند در چنین شرایطی چه کمکی از دستشان برمیآید تا به آرامش مجموعه کمک کنند. کدام رفتار درست بود؟
ما دوست داریم حرفها و ایدهها و پیشنهادات منطقی والدین را بشنویم ولی انتظار داریم والدین بپذیرند که اختیار و تصمیم آخر با مدرسۀ تربیتآشنا است.
ما در طول سالتحصیلی با والدینی میتوانیم همراه باشیم که به برنامهها و تصمیمهای مدرسه احترام کامل بگذارند و به مشارکت در تحقق آنها پایبند باشند.