نویسنده : سمانه آسایش
«آقای تعجیلی ساعت ۱۱ صبح به منزلشان زنگ زد و سفارش تهیه خورشت قورمهسبزی برای ظهر همان روز را داد. همکارش آقای صبوریان نیز همان ساعت به منزل زنگ زد و سفارش قورمهسبزی را برای ظهر فردا داد. موعد صرف غذای هر کدام رسید و هر دو چلو خورشت قورمهسبزی میل کردند». حال، شما قضاوت کنید کدام یک قورمهسبزی لذیذ و خوشمزهتری خورد؟
جواب بسیار ساده است. به اتفاق بر این باوریم غذایی که آقای صبوریان میل کردند, از نظر کیفیت قابل مقایسه با غذای مشابهی نیست که آقای تعجیلی خوردند. علت اصلی کیفیت غذای آقای صبوریان، کاملاً واضح و بدیهی است. زمان مناسب برای طبخ غذا، آن هم از نوع قورمهسبزی بسیار حائز اهمیت است. اگرچه عوامل دیگری مانند مواد اولیه دخیلاند, اما علت وجودی و اصلی که این غذا را از هم متمایز میسازد، تدبیر و زمانی است که به آن اختصاص داده شده است. به اصطلاح تدبیر زمان کمک کرده است تا غذا خوب عمل بیاید. انصافاً بسیاری از تولیدات، چه از نوع صنعتی، فرهنگی و یا آموزشی، از فرایندی مدتدار پیروی میکنند. بهویژه محصولات فرهنگی مشمول فرایندی طولانیتر هستند. آموزشوپرورش و تربیت نونهالان، اصولاً یک فرایند است نه محصول! آن هم فرایندی طولانیمدت. حال چگونه میشود که در پروژههای بزرگ تربیتی و فرهنگی، از فرایند غافل شده و به مقصد بیندیشیم و به این امید که زمان کوتاه هم به نتیجه میانجامد, به نتایج زودرس دلخوش شویم!
در حالی که آنچه در این مهم قابل توجه و از مرتبت بیشتری برخوردار است، فرایند است، نه محصول. نگاه فرایندی در ذات خود تضمین و اطمینان کیفیت را دارد و بینشی مبتنی بر جامعیت کار است. به عبارتی دیگر، باید مطمئن باشیم که این راه ما را به مقصد نهایی میرساند. چرا که تعلیموتربیت فرایندی است یکطرفه و دور زدن ممنوع، و نمیتوانیم بعد از فرایندی طولانی، مجبور به نقطه آغاز شویم! اگر چه لازم است در انجام پروژههای تربیتی و فرهنگی دقتهای لازم را به کار گرفته و عوامل مختلف را مدنظر قرار دهیم، لکن چنانچه عامل مهم زمان را کماهمیت جلو داده و دستکم بگیریم و در اقدامات، آن هم از نوع اقدامات بنیادی و تحولی، تعجیل ورزیم، محصولی زودرس و ناپخته درو خواهیم کرد. لذا سزاوار و شایسته است در انجام طرحهای بزرگ، آن هم از نوع تحولی و بنیادین، عامل زمان، فرایند زمانی و تدابیر مورد نظر را دستکم نگیریم و نتیجه مطلوب را قربانی گزارشهای عملکردی نسازیم.