کدام پنیر؟ کدام موش؟ کدام آدم؟

کتاب‌های «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» و «مدیر یک دقیقه‌ای» از دکتر اسپنسر جانسون به بررسی تغییرات و نحوه مدیریت آن در زندگی شخصی و حرفه‌ای می‌پردازند. این آثار با استفاده از داستان‌های ساده و تمثیل‌های قابل فهم، به خوانندگان می‌آموزند که چگونه با تغییرات روبه‌رو شوند، مقاومت‌های خود را بشکنند و از تغییرات به‌عنوان فرصتی برای رشد استفاده کنند. داستان موش‌ها و آدم‌کوچولوها در جستجوی پنیر، نمادی از تلاش انسان برای رسیدن به خواسته‌ها و تطبیق با تغییرات اجتناب‌ناپذیر زندگی است.

مرور کتاب

کدام پنیر؟کدام موش؟کدام آدم؟

نگاهی به آموزه تغییر در کتاب‌های معروف «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟۱»  و «مدیر یک دقیقه‌ای»

نویسنده: آقای دکتر مرتضی مجدفر

دکتر اسپنسر جانسون۲ را به عنوان رهبر فکری، نویسنده کتاب‌های متفاوت و معتبر مدیریتی و سخنرانی بی‌بدیل می‌دانند. حتی برخی به او لقب «واعظ دوران مدرنیته» داده‌اند. کتاب‌های او در اغلب رسانه‌های گروهی از جمله شبکه سی.ان‌‌.ان، جنگ ‌امروز، جنگ لاری‌کینگ، مجله تایم، هفته‌نامه تجارت، نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، یو.اس.‌ای تودی، آسوشیتدپرس و…‌ معرفی شده است.

هم‌چنین بسیاری از کتاب‌های او به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است. او اغلب برای موضوع‌های پیچیده، راه‌کارهای ساده‌ای ارائه می‌دهد که در عمل نیز کارساز واقع می‌شود. احتمالاً ترجمه فارسی کتاب‌های «مدیر یک دقیقه‌ای» و «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» دکتر جانسون را دیده‌اید. این دو کتاب، پرفروش‌ترین کتاب‌های وی هستند و هر یک از آن‌ها، لااقل توسط پنج مترجم به فارسی بازگردانده شده و به چاپ رسیده‌اند.۳ به‌ویژه کتاب «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و خوانده‌شدن آن همراه با کتاب  «قورباغه‌ات را قورت بده» اثر برایان تریسی در مناسبت‌های گوناگون برای حل ‌مشکل توسط افراد دارای مسئله توصیه شده است.

«چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» ماجرای چهار شخصیت، دو موش و دو آدم‌کوچولو، است که در فراز‌و‌نشیب زندگی به دنبال خواسته‌های خود هستند. از پنیر نیز به مثابه نمادی که خوش‌مزه و خواستنی است، استفاده شده ‌است. «پنیر» در واقع نشانگر خواسته‌ها و تمایلات انسان‌هاست. این خواسته، می‌تواند شغلی در خور شأن فرد، ارتباطات انسانی مؤثر، سلامت جسم، نفع مادی، آرامش روحی و روانی و ده‌ها مورد دیگر باشد که در جوامع مختلف و برای انسان‌هایی از فرهنگ‌ها و نژادهای گوناگون می‌تواند متفاوت باشد. چهار شخصیت این داستان، بخش‌های گوناگون شخصیت هر یک از ماست؛ بخش‌های ساده و پیچیده‌ای که در وجود هر کدام از ما نهادینه شده است و مسیر مارپیچ داستان هم، به مکانی اشاره دارد که ما در طول زندگی با آن سر و کار داریم، مانند: خانه، مدرسه‌، محل کار، اجتماع و نظایر آن.

حرکت در مسیر جدید به شما کمک می‌کند که پنیر جدید پیدا کنید.

 

تغییر و زندگی موش‌ها و آدم‌ها

کتاب چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد، از سه بخش اصلی تشکیل شده است:

در بخش اول، هم‌کلاسی‌های سال‌های دور، در یک همایش گرد هم می‌آیند و درباره تلاش خود برای کنار آمدن با تغییرات زندگی صحبت می‌کنند.

بخش دوم، هسته اصلی کتاب است و در آن، رفتارهای بازتابی دو موش و دو آدم‌کوچولو، هنگام رودررو شدن با تغییرات، در قالب داستانی جذاب به تصویر کشیده شده است.

بخش سوم، نظرات افراد درباره داستان است و این‌که چگونه می‌خواهند از آن در کار و زندگی خود استفاده کنند.

کتاب «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» با محوریت تغییرات و مقاومت در برابر آن‌ها آغاز می‌شود و اسپنسر جانسون ترس از تغییرات را به عنوان عامل اصلی سردرگمی و عدم تطبیق با تغییر را دلیل ناکامی در زندگی می‌داند. در آغاز داستان، شخصی به نام مایکل، در جمع دوستان قدیمی، داستان ساده و جالبی را مطرح می‌کند که سبب شده است تا عده‌ای حاضر شوند محل کار خود را با تغییرات وفق بدهند و حتی در زندگی خصوصی خود نیز از این داستان کمک بگیرند. سپس می‌خوانیم که چهار شخصیت اصلی داستان، یعنی دو موش و دو آ‌دم‌کوچولو، هر روز به دنبال پنیر مخصوص خودشان در مارپیچ می‌چرخند. موش‌ها برای کشف پنیر از روش ساده و قدیمی «آزمون و خطا» استفاده می‌کنند. وقتی آن‌ها، ایستگاهی پر از پنیر پیدا می‌کنند، آدم‌کوچولوها آن را منبع بی‌پایانی تصور می‌کنند که هیچ‌گاه به انتها نخواهد رسید.

شناختنامه دانش‌آموزان نسل Z
مشاهده

اما موش‌ها، همه‌روزه به ارزیابی وضعیت خود می‌پردازند و از این‌رو، وقتی پنیرها تمام می‌شود، چون در ارزیابی‌های قبلی خود منتظر آن بوده‌اند، تعجب نمی‌کنند و دوباره در دالان‌های پرپیچ‌وخم به راه می‌افتند. اما آدم‌‌کوچولوها، تا مدتی پی به واقعیت نمی‌برند و به دنبال کسی هستند که پنیر آن‌ها را جابه‌جا کرده است. آن‌ها به زمین و زمان بد می‌گویند و تغییر را نمی‌پذیرند. ولی سرانجام هنگامی که ضعف و گرسنگی بر آن‌ها غلبه می‌کند، یکی از آدم‌‌کوچولوها می‌پذیرد که اگر تغییر نکند، نابود می‌شود و از این‌رو، ترس از مارپیچ و گم شدن و احساس آرامش در ایستگاه خالی از پنیر را کنار می‌گذارد. او به جای این‌که بپرسد: «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» از خود می‌پرسد: «چرا زودتر بلند نشدم؟ چرا زودتر به دنبال پنیر به راه نیفتادم؟» و باز از خود می‌پرسد: «اگر نمی‌ترسیدم، چه کار می‌کردم؟»

اهمیت پذیرش تغییرات در زندگی و کار، به‌عنوان کلید موفقیت در در همه ابعاد زندگی شناخته می‌شود.

‌آدم‌کوچولو، تنها به راه می‌افتد. او تلاش می‌کند به جای این‌که رویدادها بر او مسلط شوند، خود او زمام امور را به دست بگیرد. او با خود می‌گوید: «اگر آن دو موش کوچک توانستند، پس من هم می‌توانم.» حرکت در مسیر آینده، به او احساس عجیبی می‌دهد. او متوجه می‌شود که زندانی ترس خودش بوده است. از این‌رو، روی دیوار می‌نویسد: «هنگامی که بر ترس خود غلبه کنی، احساس آزادی‌ خواهی کرد.»

در تمام این اوقات، دوست او در ایستگاه قبلی بر باورهای قدیمی‌اش مانده و از هر گونه تغییر بیزار است. ولی او، که شهامت و شجاعت خود را بازیافته است، تلاش خود را ادامه می‌دهد و سرانجام موش‌ها را در ایستگاه پر از پنیر پیدا می‌کند. حال او یاد گرفته به اشتباهاتش بخندد، گذشته را رها کند و به سوی آینده به پیش برود. او متوجه شده است موش‌ها زیاد از حد مسائل را تجزیه‌و‌تحلیل نمی‌کنند و آن‌ها را پیچیده‌تر نمی‌سازند و تنها با تغییر شرایط، خود را تغییر می‌دهند. حالا دیگر، او هر روز ایستگاه پنیر را بازرسی می‌کند تا دوباره با تغییرات غیرمترقبه غافلگیر نشود.

در بخش پایانی و هنگامی که داستان مایکل در مورد موش‌ها، آدم‌ها و پنیرها خاتمه می‌یابد، دوستان قدیمی درباره چهار شخصیت اصلی داستان صحبت می‌کنند. آن‌ها ضمن مقایسه‌ای که میان خود و چهار شخصیت داستان انجام می‌دهند، از تجارب‌شان می‌گویند و در این هنگام، نقاط ضعف آشکار می‌شود. آن‌ها نیز به این نتیجه می‌رسند که: تکرار رفتارهای گذشته، همان نتایج گذشته را در پی خواهد داشت، بنابراین، باید رفتارهای قدیمی را رها و به سوی رفتارهای بهتر حرکت کرد.

پانویس‌ها

  1. Who Moved My Cheese?

۲.‌ برای آگاهی بیشتر درباره اسپنسر جانسون ر.ک به: مجله رشد مدیریت مدرسه، تابستان ۱۳۸۵، مطلبی با عنوان «پادشاه تمثیل‌ها».

  1. نگارنده تاکنون از «چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد؟» ترجمه‌های این مترجمان را دیده است: نجمه حاتمی (نشر مهرداد)، شمسی بهبهانی (نشر اختران)، نعیمه براتی‌فرد (نشر بهزاد)، مهدی قراچه‌داغی (نشر آسیم)، فهیمه کفایی و زهرا نجاتی (نشر علی)، محمد وکیلی و زینب اعظم‌پور (نشر رهنما).