نویسنده آقای ابراهیم اصلانی
روانشناس تربیتی
بحثی در بارۀ ضرورت جلب مشارکت فعال و مؤثر والدین در فرایند تربیت رسمی
تعامل والدین با مدرسه موضوعی چندوجهی و گاه پیچیده است. اگر چه صاحبنظران و کارشناسان تربیتی و حتی بیشتر مردم عادی هم بر ضرورت و اهمیت این تعامل اذعان و تأکید دارند، اما در عمل همه چیز آنطور که باید پیش نمیرود. به نظر میرسد هر گونه بحث دربارۀ تعامل خانه و مدرسه در کشور ما مستلزم توجه به چند نکته است:
اول – با وجود انواع اسناد، دستورالعملها و بخشنامهها، همچنان روش و نوع تعامل والدین و با مدرسه تابع سلیقههاست، از سلیقۀ مدیران ارشد در سطوح گوناگون گرفته تا مدیران ادارات و مدارس. هر کس به فراخور تجربه و سلیقۀ خود در خصوص حد و اندازۀ ارتباط والدین با مدرسه دیدگاهی دارد و متناسب با آن، مسیر این ارتباط را باز یا محدود میکند.
سند تحول بنیادین آموزشوپرورش ذیل هدفهای عملیاتی و راهکارها بهطور مشخص، هدف ۷ را به «افزایش نقش مدرسه بهعنوان یکی از کانونهای پیشرفت محلی بهویژه در ابعاد فرهنگی – اجتماعی» اختصاص داده و ۳ راهکار را برای تحقق این هدف برشمرده است. با این همه، هر کس به فراخور قدرت و جایگاه خود، این هدف و راهکارها را به گونهای تفسیر و اجرا میکند که مطابق دریافت و سلیقۀ خودش است.
دوم – با آنکه سالهاست مدرسهمحوری مورد بحث و تأکید است، اما باز هم در عمل، به مدیر مدرسه اختیار چندانی داده نمیشود و او تا حد زیادی تابع خواستهها و دستورات بالادستی است. در چنین شرایطی، حتی اگر مدیر شناخت خوبی از جامعۀ محلی و بهویژه توانمندیهای والدین داشته باشد، برای رعایت مصالح هم که شده، سعی میکند در ارتباط گرفتن با والدین و سایر افراد و مراکز محلی، بااحتیاط کامل و البته اعمال انواع فیلترها و محدودیتها عمل کند.
سوم – حد و حدودهای عرفی و قانونی تعامل والدین با مدرسه شفاف نیست. گاهی نه والدین میدانند که ارتباط درست با مدرسه به چه معنایی است و نه مدرسه میداند فراهم ساختن زمینههای نقشآفرینی والدین تابع چه ضوابط و قوانینی است. نکتۀ مورد توجه دیگر در این خصوص، ذهنیتهای رایج برای تعامل است، از جمله اینکه والدین تصور میکنند هر گونه دعوت مدرسه و تلاش برای جذب آنان انگیزههای مالی دارد. از طرف دیگر، گاهی این تصور هم بین مدیر و عوامل مدرسه هست که نباید اجازه داد پای والدین زیاد به مدرسه باز شود و آنان فقط در مواردی که مدرسه اجازه میدهد، حق ابراز نظر یا پرسوجو دارند.
چهارم – با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات خاص فرهنگی کشور ما، والدین امروزی به توجه بیشتری از جانب نهادهای فرهنگی و اجتماعی و بهویژه مدرسه، نیاز دارند. دانش تربیتی والدین به دلایل گوناگون، ضعیف است و آنان هم برای زناشویی موفق و تدبیر منزل و هم برای تربیت کارآمد و مؤثر، نیاز به راهنماییهای گسترده و مستمر دارند. به عبارت دیگر، مدارس تا جایی که میتوانند و شرایط و امکاناتشان اجازه میدهد، همزمان با فعالیتهایی که برای دانشآموزان طراحی و اجرا میکنند، باید برنامههایی را هم برای والدین تدارک ببینند و هر چه میتوانند پای آنان را به مدرسه باز کنند.
والدین میآیند اگر…
اگر نیت واقعی مجموعۀ مدیریتی مدرسه این باشد که پای والدین را بیشتر به مدرسه بکشاند، آنگاه اولاً در طراحی همۀ برنامهها نگاهی هم به خانواده خواهند داشت و ثانیاً به ایدههای ابتکاری و نوآورانه برای جذب حداکثری والدین روی خواهند آورد. والدین هم اگر ببینند که تعامل با مدرسه به نفع آنان است و در بهبود شرایط زندگی خانواده و تربیت فرزندان مؤثر است، از این همراهی استقبال خواهند کرد. نمونههایی از پیشنهادات برای جذب مشارکت و همراهی والدین را میآوریم. اطمینان داریم تجربه و خلاقیت شما ایدههای بهتری را خلق خواهد کرد.
میتوان پای والدین را بیشتر به مدرسه کشاند، اما این کار نیاز به هدفمندی و برنامهریزی دارد. لازم است مجموعۀ مدیریتی مدرسه با بهرهمندی از یک برنامۀ طراحیشده و البته انسجام و هماهنگی بین خودشان، از موانع حضور والدین و مشارکت آنان در انواع فعالیتهای مدرسه کاسته و زمینههای تعامل و همکاری را افزایش دهند. پیشنهادات زیر را در مدیریت و برنامهریزی سالانۀ مدرسه مورد توجه قرار دهید و ایدههای دیگری را به آن بیفزایید.
۱- برگزاری انتخابات انجمن اولیا و مربیان به شکل جدی و جذاب
مجمع عمومی انجمن اولیا و مربیان یکی از موقعیتهایی است که میتوان اعتماد والدین را جلب کرد یا بالعکس، آنان را از مدرسه فراری داد. برگزاری این مجمع و انتخابات اعضای انجمن اگر یکطرفه، خستهکننده، تشریفاتی، مصلحتی و نمایشی باشد، حساب کار دست والدین خواهد آمد و آنان حتی اگر چیزی بر زبان نیاورند، سعی میکنند در حاشیه قرار گیرند. سعی کنید تا حد امکان برنامهریزیِ برگزاری جلسه و انتخابات مجمع را به خود والدین واگذار کنید تا والدین تأثیر حضورشان را حس کنند.
۲- برنامههای اردویی مشترک بین والدین و دانشآموزان
اردوهای درونمدرسهای یا خارج از مدرسه برای دانشآموزان امری رایج است، ولی مدارسی هم وجود دارند که اردوهای مشترک بین والدین و فرزندان برگزار میکنند. مدرسۀ متوسطهای را میشناسم که هر سال پدرها و پسرها را به یک سفر چند روزه میبرد. بعد از بازگشت، خیلی از چیزها تغییر میکند و بهویژه پدرها نگاه تازهای به ارتباط با فرزندشان پیدا میکنند. برنامههای اردویی مشترک بین والدین و فرزندان البته با در نظر گرفتن امکانات و شرایط مدرسه، یک روش جذاب برای کشاندن پای والدین به مدرسه است.
۳- تشکیل جلسات آموزش والدین در گروههای کوچک
یکی از خطاهای جاری مدارس در برگزاری جلسات آموزش خانواده، تشکیل جلسات با تعداد زیاد والدین است. بسیاری از مدارس به این موضوع افتخار میکنند که جلسۀ آموزش خانواده با دعوت از یک استاد ترتیب دادهاند و در آن، تعداد زیادی از والدین حضور یافتهاند. حتی اگر والدین از چنین جلسهای رضایت داشته باشند، با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و همچنین تفاوتهای اجتماعی و درونخانوادهای، برای همه مفید نخواهد بود. تشکیل جلسات هدفمند با حضور گروههای کوچکی از والدین، مثلاً والدین یک کلاس، هم امکان تعامل بیشتری با والدین فراهم خواهد ساخت و هم امکان پرداختن به نیازهای واقعی آنان وجود خواهد داشت.
تعامل والدین با مدرسه پیچیدگیهایی دارد که نیازمند توجه به چند نکته است. اول، این تعامل تحت تأثیر سلیقهها و تجربههای مختلف قرار دارد و هر مدیر به شکل متفاوتی آن را مدیریت میکند. دوم، مدیران مدارس اختیار کافی برای ارتباط مؤثر با والدین ندارند و سوم، حد و حدود قانونی تعامل والدین با مدرسه شفاف نیست که موجب سوءتفاهم و محدودیت در ارتباط میشود.
آقای ابراهیم اصلانی
۴- برنامههای جذاب و مفید دانشافزایی تربیتی
سادهترین و رایجترین روش مدارس برای دانشافزایی والدین در زمینههای زناشویی و تربیتی، تشکیل جلسههای آموزشی با دعوت از اساتید است. خوب است مجموعۀ مدیریتی مدرسه با بهرهگیری از دیدگاههای معلمان، والدین و حتی دانشآموزان، به ایدههای نوآورانه و متفاوتی در طراحی و ارائه این برنامهها روی آورند. برای مثال، خوب است به استفاده از امکانات، آموزش الکترونیکی، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و موارد مشابه، توجه داشته باشیم. استفاده از قالبهای هنری متفاوت مانند تئاتر، نمایش و نقد فیلم و همچنین روشهایی از قبیل کتابخوانی مشترک، جلسات مناظره، پژوهش در عمل (اقدامپژوهی)، استفادۀ واقعی از روشهای کارگاهی و سایر روشهای گروهی فعال هم توصیه میشود.
استمرار برنامهها طی برنامۀ اعلامشده از اول سالتحصیلی نیز امری ضروری است. نظم، حساسیت و جدیت مدرسه در برگزاری انواع برنامههای دانشافزایی، به رفتارهای والدین هم نظم میدهد و آنان را مقید میسازد تا با مدرسه بیشتر همراهی کنند.
پیشنهاد میشود در برنامههای دانشافزایی والدین به آموزشهای پایه مانند: روانشناسی رشد، روانشناسی ارتباط و گفتوگو، آسیبشناسی فرایندهای درونِ خانواده، فلسفۀ زندگی و تربیت و سایر نیازهای منطبق با خواستههای بومی و محلی هم توجه شود.
۵- استفاده از توانایی نیروهای داخل مدرسه در جلسات آموزش والدین
برنامههای آموزش والدین در شکل الزامی آن بیشتر جنبۀ تشریفاتی و رفع تکلیف دارد، در حالی که میتواند فرصتی برای تبادلنظر و ارتباط رودررو بین عوامل مدرسه با والدین باشد. خوب است گاهی والدین به مدرسه دعوت شوند، در حالی که محتوای برنامه و اجرای آن بر عهدۀ عوامل مدیریتی مدرسه است. این کار میتواند اشکال گوناگونی داشته باشد. برای مثال، جلسهای داشته باشیم که در آن مدیر مدرسه، نمایندۀ معلمان، رئیس انجمن اولیا و مربیان و سایر افراد مرتبط، گزارشهایی از مسائل جاری بدهند و همچنین حرفهای والدین را بشنوند. شکل دیگر آن است که اگر کسی از عوامل مدرسه در یکی از زمینههای علوم تربیتی و اجتماعی تخصصی دارد، بهعنوان سخنران انتخاب شود تا علاوه بر ارائه نکات لازم، شنوندۀ حرفهای والدینی باشد که مسائل همان مدرسه را بیان میکنند. به روشهای دیگری هم در این خصوص میتوان فکرد، اما مهم آن است حداقل بخشی از جلسات آموزش والدین به فرصتی مستقیم برای تعامل خانه و مدرسه تبدیل شود.
۶- جلب مشارکت و همراهی همۀ والدین
یکی از عادتهای فرهنگی ما آن است که اگر در کاری عدهای پا پیش گذاشتند، بقیه کنار میکشند و حتی به نوعی از خود سلب مسئولیت میکنند. در مدرسه هم مصداقهای بسیاری برای این موضوع وجود دارد. مثلاً در انواع برنامهها و مسابقههای دانشآموزی، بهطور معمول همیشه عدهای خاص از دانشآموزان اعلام آمادگی میکنند و بقیه در حاشیه میمانند. همین طور در جلسۀ مجمع عمومی انجمن اولیا و مربیان تنها کافی است تعداد کاندیداها به تعدادی برسد که امکان برگزاری انتخابات فراهم باشد. در این صورت، اگر افراد دیگری هم باشند که حضورشان واقعاً مفید است، سکوت اختیار میکنند و خود را نشان نمیدهند. به این ترتیب، فقط تعداد محدودی جلو میآیند که شاید اهداف خاصی هم داشته و بیشتر دنبال تسهیل شرایط فرزند خودشان باشند.
یکی از مهمترین وظایف تربیتی مدرسه آن است که به تکتک دانشآموزان توجه نشان داده و امکان دیده شدن همۀ آنان را فراهم آورد. در مورد والدین نیز مدرسه نباید فضا را به سمتی پیش ببرد که فقط تعداد خاصی تمایل به ارتباط و مشارکت با مدرسه نشان دهند و بقیه خود را کنار بکشند. مدرسه باید برنامههایی برای جذب حداکثری والدین و جلب مشارکت همۀ آنان داشته باشد.
۷- شناسایی والدین در عرصههای گوناگون
پیرو نکتۀ قبلی، این را هم میتوان افزود که شناسایی توانمندیهای والدین در مدرسه هم بیشتر به حوزههای مشخصی محدود میشود. ممکن است مدیر والدینی را ترجیح بدهد که میتوانند در زمینههای مالی یا خدماتی منشاء اثر باشند؛ یعنی والدینی که میتوانند کمک مالی بکنند یا خدمتی را بهصورت رایگان یا با تخفیف عمده انجام دهند. گاهی هم والدینی که معروف هستند، مثل سلبریتیها و ورزشکاران مورد توجه مجموعه مدیریتی قرار میگیرند. البته باید توجه داشت که وقتی مدرسه هم از چنین افرادی در مناسبتهای گوناگون دعوت میکند، بهطور غیرمستقیم الگوهای نامناسب را ترویج میدهد.
در این میان، والدین فرهیخته، از قبیل: هنرمندان، نویسندگان، دانشمندان و شخصیتهای معنوی و اخلاقی نادیده گرفته میشوند. پیش آمده که مدرسه به مناسبتی، فردی را از راه دور به عنوان سخنران یا میهمان دعوت کرده است، در حالی که از بین والدین آن مدرسه یا افراد وابسته به آنان، میشد گزینۀ بهتری را یافت. گاهی در کوچه یا محلهای که مدرسه در آن قرار دارد، شخصیت فرهیختهای زندگی میکند که شاید به اندازۀ سلبریتیها معروف نیست، اما نقش الگویی مؤثرتری میتواند برای دانشآموزان داشته باشد. مدرسه اگر قرار است یکی از کانونهای پیشرفت محلی و اجتماعی باشد، باید را چنین شخصیتهایی را بشناسد، با آنان ارتباط نزدیک داشته باشد و در موقعیتهای ممکن، از وجودشان استفاده کند.